ایدههای بلند پروازانهای که فرصت طرح شدن ندارند.

آنچه به عنوان تجربهی شکست یک پروژه بلندپروازانه گذشت، بیش از هر چیز لزوم بررسی و کارشناسی دقیق قبل از سرمایهگذاری را به خوبی نشان میدهد و قطعا ما نیز نباید با اغماض در فعالیتهای کارشناسی، چنین اشتباهاتی را تکرار کنیم.
اما سوال اینجاست که آیا یک ایده بلندپروازانه و شدنی اما با ریسک بالا، همواره باید کنار گذاشته شود؟ اتفاقا به نظر میرسد چنین ایدههایی با وجود ریسک بالایشان، پتانسیل های بالایی نیز دارند. در کشور ما ایدههای با ریسک بالا مستقل از بررسیهای علمی، نه در فضای آکادمیک و نه در فضای تجاری فرصت طرح نمییابند. مشکل کجاست؟
فضای آکادمیک با توجه به دغدغه اصیلش نسبت به توسعه علم جایگاه مناسبی برای پیگیری چنین فعالیتهایی است. همچنین تامین مالی دولتی پژوهش در دانشگاهها سبب میشود ریسک بالای چنین پژوهشهایی پوشش داده شود. متاسفانه نیاز پیوسته فعالین علمی دانشگاهها (اساتید و دانشجویان) به انتشار مقالات علمی سبب شده است؛ جوامع دانشگاهی نیز همپای فضای تجاری و یا حتی جلوتر از آنها ریسکگریز باشند.
توسعه پژوهشهای با ریسک بالا در فضای تجاری معمولا با حضور ابرشرکتهایی مقدور است که قدرت تحمل ریسک را دارند.
به نظر میرسد کشور ما مخصوصا در فضای آکادمیک نیاز به مدلهایی بومی دارد که سطح ریسکپذیری تحقیقاتی را افزایش دهد. در صورت ایجاد ریسکپذیری قطعا اهمیت پایش دقیق طرحها دوچندان خواهد شد.
نهادهای دولتی مشاهده شدهاند که به لحاظ دوری از دانشگاه، در بند انتشار مقالات نبوده و پایشهای علمی دقیقی را نیز برای طرحهای خود انجام نمیدهند. همچنین دولتی بودن، سبب شده منابع مالی خود را به راحتی در طرحهایی انتزاعی، بینتیجه و سرمایهبر خرج کنند.
نویسندگان: محمدحسین متالهی اردکانی، پوریا میرزاوند