زیربنای ژنتیکی اختلالهای تغذیهای

✅تحقیقات جدید در مورد این که ژنها نقش مهمی در اختلالهای تغذیهای ایفا میکنند، رشد قابلتوجهی داشتهاند. در یکی از این پژوهشها، نقش ویژه زمینه ژنتیکی افراد در بروز چنین اختلالهایی روشنشده است.
?بنا بر آمار پژوهشی، سی میلیون زن و مرد آمریکایی در طول زندگی خود با اختلالات مرتبط به خوردن مبارزه میکنند، و این شرایط تهدیدکننده زندگی، نسبت به سایر بیماریهای روانپزشکی، به مرگومیر بیشتری منجر شده است. بهعنوان مثال احتمال مرگ شخصی که برای ۵ سال با بیاشتهایی مبارزه میکند، ۵ درصد یا یک در ۲۰ میباشد.
?درحالیکه مردم، بیشتر از قبل متوجه شدهاند که اختلالات تغذیهای جزء بیماریهای مغزی هستند، هنوز هم عده زیادی عقیده دارند که افراد دارای این شرایط خطرناک، خودخواه بوده و یا فاقد قدرت اراده میباشند. اما با انتشار مقالهای در Plos One روشن شده است که این عقیده در مورد افراد دارای اختلال تغذیهای درست نمیباشد.
?در این مطالعه ژنوم ۹۵ فرد مبتلا به اختلالات تغذیهای ارزیابی شده و ۴۳۰ ژن شناسایی گردید که در دو گروه بزرگ جای گرفتند. این دو گروه ژن در افراد مبتلا به چنین اختلالهایی نسبت به افراد سالم، دارای احتمال بیشتری برای آسیبدیدگی هستند.
?این یافتهها نشان میدهد که اختلالات تغذیهای، بیماریهای جدی و زیست محور هستند. در واقع مطالعه جدید، یافتههای قبلی را که عنوان میکرد ابتلا به اختلالات تغذیهای به میزان ۵۰ تا ۸۰ درصد ژنتیکی است، تایید میکند. این بیماران نسخههای آسیبدیده ژنهایی را به ارث بردهاند که خطر ابتلا به اختلالات تغذیهای را افزایش میدهند.
?با چنین یافتهای، پزشکان میتوانند با درک این که چه ژنهایی آسیب دیدهاند، پروتکلهای درمانی بهتری را برای بیماران فوق تجویز نمایند.
?در مطالعه منتشرشده در Plos One، بیماران با اختلالات تغذیهای به دو گروه اصلی تقسیم شدند. در ابتدا ژنهای آسیبدیده را در یک گروه از نوروپپتیدهای رودهای قرار دادند که بر کنترل اشتها، مصرف مواد غذایی، و هضم و جذب مواد مغذی تأثیر داشتند و باعث میشدند که بیماران، بیشتر در معرض مصرف الکل قرار بگیرند. تقریبا نیمی از گروه مورد مطالعه با الگوهای تغذیهای محدود و کنترلشده سر کردند و نیمی دیگر بهراحتی غذایشان را میخوردند.
?گروه دوم بیماران، دارای گروهی از ژنهای درگیر در عملکرد سیستم ایمنی و التهاب بودند که دانشمندان، مدتها آنها را بهعنوان عامل سرکوبکننده اشتها میشناختهاند. بنا بر نتایج پژوهشها، بیماران با جهشهای زیانآور و مضر در گروه ژنی التهاب، خیلی بیشتر احتمال دارد که دارای الگوهای غذایی محدود باشند. بااینحال تحقیقات بیشتری برای آزمایش ارتباط احتمالی بین اختلالات تغذیهای و شرایط خودایمنی مانند اختلال روده تحریکپذیر، مورد نیاز است.
?یافتههای جدید، با محرکهای محیطی شناختهشده برای اختلالات تغذیهای سازگار هستند. رژیم غذایی سخت و بلندمدت، ورزش بیشازحد و همچنین بیماریها، نمونههایی از هیجانات منفی در فرد مبتلا میباشند که مدتها به عنوان محرکهای احتمالی در اختلال تغذیهای شمرده شدهاند. وجود این هیجانات منفی میتواند باعث ایجاد تغییرات رفتاری مانند محدود کردن مصرف مواد غذایی و ایجاد محرک ژنتیکی برای اختلالات تغذیهای شود.
?بر اساس این یافتهها، محققین اظهار داشتهاند که اختلالات تغذیهای، بیماریهایی با ریشه ژنتیکی هستند که روحیه و رفتار شخص را تغییر میدهند و این، شبیه به هنگامی است که فقدان هورمون تیروئید، منجر به افسردگی در بیماران مبتلا به کمکاری تیروئید میشود.
?باید گفت متأسفانه عدم درک علل اساسی اختلالات تغذیهای، عمدتا باعث ایجاد ناامیدی در بیماران میشود و احتمالا انگیزه آنهایی را که برای درمان تلاش میکنند، کمتر مینماید. این در حالی است که افراد با هر وضعیت سلامتی که داشته باشند، شایسته حمایت و دسترسی به بهترین درمانها میباشند.
?شخصی که مبتلا به سرطان است درمان بیماری خود را انکار نمیکند. به همین ترتیب بیماران با اختلالات تغذیهای نیز نباید در مورد بیماری خود احساس گناه کنند و باید به درمانهای مطمئن و مفید دسترسی داشته باشند و حالا نتایج این پژوهش میتواند گام بزرگی در این راستا باشد.
?بهواقع، درمان اختلالات تغذیهای اگر با درک کلی از این بیماری و توجه به این نکته که چنین اختلالاتی ریشه در ژنها دارند، همراه باشد، تأثیرگذاری بیشتری خواهند داشت.
?ترجمه و بازنویسی: محمدرضا دلفیه
☑️ لینک خبر
☑️ عضویت در زیست فن پزشکی مولکولی
☑️عضویت در کانال زیست فن