فرآیندهای بازدارنده و تاثیر آن در اختلال چاقی

کنترل بازدارنده به معنای توانایی اعمال پاسخهای پیشگیرانه و مقاومت در برابر محرکهای نامناسب است که در بروز و تداوم چاقی در نوجوانان نقش مهمی دارد. نوجوانی مرحلهای منحصر به فرد از رشد است که با تغییرات بارزی در ساختار مغز (مثل قشر پری فرونتال، PFC) مشخص میشود که این ساختارها با فرآیندهای بازدارنده ارتباط دارند. مطالعه حاضر با هدف بررسی بازداریهای شناختی در نوجوانان و تاٌثیر آن در بروز و تداوم چاقی در این سنین به انجام رسیده است.
این مطالعه در انستیتو تحقیقات دانشگاه A&M تگزاس انجام شد که در آن، همبستگیهای رفتاری و نوروفیزیولوژیکی دخیل در کنترل بازدارنده را در نوجوانانی بررسی کرده است که به چاقی مبتلا هستند.
در مطالعه حاضر، عملکرد امواج مغزی ۱۸ نوجوان با وزن نرمال با ۲۲ نوجوان مبتلا به چاقی، طی دو تکلیف GO/NO GO و براساس ثبت امواج در دستگاه EEG مقایسه شد. هرکدام از تکالیف در دو سطح N2 و P3 بررسی شدند.
در تکلیف GO /NO GO محرکی به صورت شبه تصادفی و به مدت ۴۵۰ میلی ثانیه نمایش داده میشود و پس از یک تکلیف GO یا NO GO موفق، ۸۰۰ میلی ثانیه بین دو تکلیف فاصله زمانی وجود دارد تا از اثرات ناخواسته ناشی از تکرار آزمون جلوگیری شود.
نوجوانان مبتلا به چاقی در تکلیف NO GO دقت کمتری نشان دادند؛ چراکه در این تکلیف فرد به تلاش بیشتری برای کنترل بازدارنده نیاز است. دامنهی امواج ثبت شده از نوجوانان مبتلا به چاقی در سطح N2 در تکلیف NO GO، در مقایسه با سطح N2 در تکلیف GO به صورت معنادارای بزرگتر بود که این تفاوت در نوجوانان با وزن نرمال مشاهده نشد. علاوه براین، خودکارآمدی ضعیفتر فرد برای اعمال کنترل بازدارنده در رفتارهای خوردن در موقعیتهای چالش برانگیز، با امواج با دامنههای بزرگتر در سطح N2 در موقعیت NO GO برای هر دو گروه نوجوانان مبتلا به چاقی و نوجوانان با وزن سالم ارتباط مستقیمی دارد.
این یافته حاکی از آن است که چاقی در نوجوانان با کاهش توانایی اعمال کنترل بازدارنده در تعارضات روانشناختی طی فرآیند کنترل مهاری همراه است. تفاوتهای فردی در خودنظارتی بر تعارض در موقعیتهایی که به سهم بیشتری از تلاش جهت کنترل بازدارنده نیاز است، میتواند توضیحی برای رفتارهای پرخوری در نوجوانان باشد.