تعیین تبارنامهی لوسمی حاد مغز استخوان

گروهی بینالمللی از محققین توانستند برای نخستین بار تبارنامهی سلولهای سرطانی را در لوسمی حاد مغز استخوان (AML) ترسیم نمایند. این کار با هدف ارزیابی نحوهی پاسخ سلولهای سرطانی به داروی جدیدی به نام enasidenib صورت گرفته است. این مطالعه همچنین توضیح میدهد که در صورت توقف پاسخ به درمان در بیمار، چه پیامدهایی ممکن است در انتظار وی باشد. علاوه بر این، پژوهش مذکور سرنخهای مهمی هم در مورد چگونگی ترکیب enasidenib با سایر داروهای ضد سرطان جهت ارائهی درمانهای با اثر طولانیتر و جلوگیری از برگشت بیماری را نیز فراهم نموده است.
AML یا لوسمی حاد مغز استخوان، شایعترین و تهاجمیترین سرطان خون در بزرگسالان است، که در بسیاری از بیماران غیر قابل درمان میباشد. حدود ۱۲ تا ۱۵ درصد از بیماران مبتلا به AML، دارای جهشی در ژن IDH2 هستند، که از تمایز سلولهای مغز استخوان به سلولهای خونی، که برای ادامهی حیات ضروری است، جلوگیری میکند. بروز اختلال در مسیر تمایز، منجر به تجمع یافتن این سلولهای نابالغ در مغز استخوان و خون میشود، که شاهعلامت AML است. نتایج تحقیقات قبلی از همان تیم [۲] نشان داد که enasidenib باعث تمایز سلولهای خونی و تولید عادی این سلولها میشود.
یک کارآزمایی بالینی در فاز I/II نشان داد که این دارو در ۴۰ درصد از بیماران مبتلا به AML با جهش در ژن IDH2، مؤثر واقع شده است. بیماران دارای جهش مذکور به درمانهای قبلی پاسخ نداده بودند.
با این حال، نتایج مطالعات اولیه حاکی از آن است که سلولهای AML به enasidenib پاسخ داده و دوباره روند تمایز خود را آغاز مینمایند.
تیم تحقیقاتی با استفاده از نمونههای دریافت شده از ۳۷ بیمار، که طی کارآزمایی به داروی enasidenib پاسخ داده بودند، نشانگرهای سطح سلولهای مغز استخوان را مورد مطالعه قرار داد تا جمعیتهای مختلف سلولهای مغز استخوان را شناسایی نماید. این جمعیتهای سلولی، طیفی از سلولهای نابالغ غیر قابل تشخیص، به نام سلولهای پیشرو، تا سلولهای بالغ و کاملاً تمایز یافته را در بر میگیرند.
با توجه به این که AML، ناشی از بروز اشتباهات در توالیهای خاصی از DNA و یا جهش در سلولهای خونی است، محققان آرایش ژنتیکی سلولهای AML را مورد بررسی قرار داد. آنها دریافتند که سلولهای AML در هر بیمار، میتوانند به خانوادهها یا کلونهایی تبدیل شوند که جهش های ژنتیکی را در بین خود به اشتراک میگذارند. سلولهای متعلق به هر کلون یا خانواده، از یک نیای واحد منشأ میگیرند. درک چگونگی ارتباط کلونها با یکدیگر مهم است، زیرا آنها اطلاعاتی را دربارهی علت اصلی بروز AML ارائه میکنند.
دکتر کِک در این باره توضیح میدهد: «هنگامی که یک بیمار مبتلا به AML آزمایش مغز استخوان میدهد، ما تصویری کلی از تبارنامهی سلولهای لوسمی را فراهم میسازیم. همچنان که ما به درمان بیمار ادامه میدهیم، خانوادههای سلولی دستخوش تغییراتی در پویایی خود میشوند، زیرا برخی از کلونها میمیرند و بقیه رشد میکنند. در هر سرطان، چندین خانواده یا کلون از سلولهای بدخیم وجود دارد. ما موفق شدیم نحوهی پاسخ اینها (کلونها) را در بیماری AML به enasidenib مشاهده نماییم. ما از تکنیکهایی به منظور مطالعه بر روی جهشهای ژنتیکی به صورت سلول-به-سلول استفاده کردیم و تبارنامهی ]سلولهای[ AML در بیمار را مجدداً طراحی نمودیم. پس از آن، ما تغییرات صورت گرفته در خانوادهی سلولهای AML را در دو حالت ردیابی نمودیم: پاسخ به درمان با enasidenib و توقف پاسخ به آن.»
دکتر ویرجینی پنارد لاکرونیک، مدیر مطالعه و سرپرست گروه از واحد اینسرم در انستیتوی گوستاو روسی، میگوید: «ما شواهدی ژنتیکی مبنی بر این ارائه کردهایم که enasidenib میتواند تمایز سلولهای سرطانی را پیش براند، به طوری که در حضور جهش IDH2، بعضی از عملکردهای طبیعی آنها بازیابی شود.»
ترجمه: آزاده داودی
منبع: Nature Medicine