تقویت لنفوسیت های T برای مقابله با سرطان

یکی از جدیدترین یافتههای محققان بیان میکند که با القای تغییراتی در لنفوسیتهای T، میتوان آنها را طوری بازتولید کرد که با میزان پایداری بیشتر در برابر تهاجمهای سلولهای سرطانی، به مبارزه بپردازند. نتایج این تحقیق که به تازگی در نشریه Cancer Immunology Research انتشار یافته، از ترکیب نوعی داروی اپیژنتیکی و نوع خاصی از سایتوکاینها گزارش میدهد، که با تبدیل سلولهای T به نوع خاصی از سلولهای خاطره، بدن با قدرت بالایی به مبارزه علیه سرطان میپردازد.
سایتوکاینها گروهی از پروتئینها هستند که در القا و انتقال پیامهای سلولی نقش دارند؛ در این مطالعه از اینترلوکین-21 (IL21) به عنوانی یکی از این سایتوکاینها جهت القای فعالیت و تکثیر بیشتر سلولهای تی +CD8 استفاده شد. مطالعات سلولی عموماً با تولید سلولهای تی +CD8، برای اتصال به آنتیژنی خاص انجام میگیرند و این مطالعه نشانگر این است که نوعی ترکیب دارویی به نام Panabinostat، امکان بازتولید این سلولها را به سلولهای خاطره مرکزی، با قدرت بیشترفراهم میکند.
central memory T cell ها، بسیار سلولهای کارآمدی هستند به صورتی که با ظرفیت همانندسازی و تکثیرشوندگی بالایی که دارند، در از بین بردن سلولهای القایی نقش بهسزایی ایفا میکنند. از اصلیترین دلایل اینکه درمانهای سلولی به سختی با پاسخ درست مواجه میشوند، عدم پایداری و ماندگاری آنهاست؛ مراحل درمانهای اینچنینی شامل برداشت نمونه، کشت دادن سلولها برای افزایش تعدادشان و همچنین در برخی موارد اصلاحات ژنتیکی میباشند. محققین معتقدند که برای مقابله با مشکلات عدم ماندگاری و پایداری central memory T cells باید آزمایشات بیشتری انجام دهند.
هنگامی که سلولهای تی +CD8 درمعرض IL21 و مهارکننده histone deacetylase یا HDACi قرار میگیرند، امکان بازبرنامهریزی و درپی آن، بازتولید این سلولها با عملکردی مشابه central memory T cells وجود دارد. IL21 با فعال کردن پروتئین STAT3 (نوعی فاکتور رونویسی) باعث تحریک پروموتور ژن کدکننده CD28 سلولهای T میشود. pSTAT3 با میانجیگری IL21 به پروموتور ژن CD28 متصل میشود که نتیجه این اتفاق تنظیم مجدد سطح CD28 و CD62L (گروهی از پروتئینهای سطحی لنفوسیتهای T) میباشد که از مهمترین مارکرهای سلولهای خاطره مرکزی هستند. سلولهایی که بازتولید میشوند در پاسخ به IL2 و IL15 و همچنین نوعی از مارکرهای رونویسی که اختصاصاً برای لنفوسیتهای T خاطره هستند (LEF1 و TCF7) تکثیر بیشتری مییابند.
نکته جالب توجه این است که این فرایند به وسیله هیستونها بلاک میشود به طوری که این نواحی پروتئینی مانند پوششی بر روی پروموتور ژن CD28 قرار میگیرند و مانع از فعالسازی آن به وسیله STAT3 میشوند. مهارکنندههای هیستون دیاستیلاز، شرایطی را برای اتصال گروه استیل به هیستونها فراهم میکنند و این امر باعث میشود تا فاکتورهای رونویسی به پروموتور اتصال یابند و باعث فعال شدن آن ژن شوند.
vorinostat یکی از ترکیبات شیمیایی و از دسته HDACi میباشد. در اولین آزمایش، مشاهده شد که هنگامی که این ترکیب دارویی به همراه IL21 به سلولهای T اضافه شدند، منجر به بیان central memory T cells شدند که دارای مارکرهای اصلی این سلولها از جمله CD28 و CD62L شدند. در آزمایش دوم از panobinostat که دارای خاصیت HDACi میباشد به عنوان جایگزینی برای vorinostat استفاده شد؛ مزیت این ترکیب، بیشتربودن اثر سمی آن بر لنفوسیتهای T میباشد و نتیجه تیمار سلولها با این ماده، تولید central memory T cellهایی با پایداری بیشتر بود!
نتیجه آزمایشات in vitro در این مقاله نشانگر این است که همراهی IL21 و HDACi باعث تولید لنفوسیتهای T، با پایداری بیشتر در مقابله با سلولهای سرطانی میشود.